رویاها به حقیقت می پیوندند داستان س خاله
یک خانم بلوند نقاشی شده بر روی چمن سبز در نزدیکی خانه ، که روی یک پتو دروغ می گوید ، به آرامی تمام لباس هایش را می گیرد و او را در بدن او می کشد. او برهنه و گرسنگی با سینه های بزرگ زرق و برق دار خود را که مانند سیب قوی آویزان است. آنها موج نوک سینه خود را به طوری فریبنده, به عنوان اگر آنها در حال دعوت هر کسی که می تواند دمار از روزگارمان درآورد. کس تراشیده او فریاد می زند که او می خواهد به فاک, بنابراین خروس بزرگ طولانی او می رود به قفسه سینه او و می آید مانند شلخته نهایی. الاغ او طنین انداز است . داستان س خاله