سینه کلان, مدیسون رز به داستان کس خاله عنوان یک مطیع جوجه
سبزه رو در یک شکل خوب و به طبقه اول رفت و برای دیدار با کالسکه. بدن ورزشی او قرار بود از راه بدر کردن داستان کس خاله یک مرد, و او انجام ماموریت خود را. جوجه نوازش برای یک مدت زمان طولانی در شمار مختلف نشسته بر روی یک دسته سه تایی و کشیده او به زیبایی کشیده و نه کوچک و مربی به توصیه و کمک کرد تا با دست خود به طور فزاینده لمس صمیمی مناطق. در برخی از نقطه, دوستداران شکست و شروع به عاشقانه به یکدیگر چسبیده.