زن سیاه و سفید می شود داستانسکسیخاله پس از ماساژ
یک دختر کوچک قدم زدن در خیابان و سیگار کشیدن ، به طور ناگهانی درخشید یک لامپ و خودش را انداخت. دختر کوچک شروع به فرار از تعقیب او و تصادفا بر درب اول آنها مواجه می شوند ، پایان دادن به در یک باشگاه نوار. پس از صحبت کردن به یکی از ساکنان محلی, دختر می رود به مرد و, داستانسکسیخاله تحت هدایت یک دوست جدید, زیاده روی در یک زن و شوهر با او. مرد آنها را می کشد در صورت و می پردازد.