سبزه طول می داستانسکسی خاله کشد در یک هیولا سیاه و سفید
دو نفر از دوستان به خانه پف کرده بازگشت. معلوم شد که آنها تمام شب در دیسکو به سر برده بود, و شوهر از سرخپوستان, تابستان, خیلی خوشحال است که او مستقیما به رختخواب رفت بود. یک زن زرق و برق دار تا به حال برای تشکر داستانسکسی خاله از یک دوست گرگ برای پشت یک بیدمشک خیس.